جدول محتوایی

زمانی که فرد مبتدی یا حتی سطح متوسط می‌خواهد در بازارهای مالی رشد کند و یادگیری خود را افزایش دهد، با اصطلاحات خاصی آشنا می‌شود که شاید در مرحله اول تعریف دقیق آن اصطلاحات را نداند و همین مسئله فرایند آموزش او را مختل کند. برای آشنایی هرچه بیشتر با اصطلاحات بازار مالی، در ادامه مهم‌ترین آن‌ها را در سطح متوسط و پیشرفته برای شما شرح خواهیم داد. در ادامه با ما همراه شوید.

اصطلاحات مربوط به استراتژی‌های معاملاتی

در این بخش از اصطلاحات بازار قصد داریم تا با مهم‌ترین واژه‌ها در زمینه مربوط به استراتژی‌های معاملاتی آشنا شوید، بنابراین بهتر است اصطلاحات زیر را به‌صورت کامل مرور کنیم.

معاملات میان‌مدت (Swing Trading): سوئینگ تریدینگ که در فارسی به معاملات میان‌مدت گفته می‌شود، عموماً به دنبال گرفتن حرکت‌های میان‌مدت بازار است. ممکن است این حرکت بین یک روز تا چند روز هم زمان ببرد و کسانی که سوئینگ تریدینگ می‌کنند، به دنبال گرفتن یکی از حرکات و چرخه‌های فرکتالی بازار هستند.

معاملات روزانه (Day Trading): معاملات روزانه به تریدهایی گفته می‌شود که در طول یک روز یا یک سشن معاملاتی باز و بسته می‌شود. معاملات روزانه ممکن است یک حرکت ترند کوتاه‌مدت را که چند ساعت زمان می‌برد شکار کنند و از معامله خارج شوند. عموماً تریدرهای روزانه کمتر از ۵ معامله در طول یک روز انجام می‌دهند.

معاملات اسکلپ و فست اسکلپ (Scalping): اسکلپ کردن یا فست اسکلپ، به معاملات سریع و فوق‌سریع در بازارهای مالی گفته می‌شود. در این نوع معاملات ممکن است هر ترید بین چند ثانیه تا نهایتاً چند دقیقه زمان ببرد. ماهیت اسکلپ سریع است و بر اساس حجم و اهرم بالا طراحی شده که در آن معامله‌گر با حجم زیاد وارد معامله می‌شود و به‌سرعت از معامله خارج می‌شود. اسکلپرها عموماً ممکن است در یک روز ۱۰۰ پوزیشن معاملاتی نیز باز و بسته کنند.

معاملات پوزیشن (Position Trading): پوزیشن تریدینگ به معاملات بسیار بلندمدت گفته می‌شود که ممکن است بیش از چند ماه یا حتی چند سال معامله باز بماند. معامله‌گران پوزیشن تریدینگ عموماً افرادی هستند که از تحلیل فاندامنتال با حجم سرمایه بسیار بالا استفاده می‌کنند و در طول سال ممکن است کمتر از ۲۰ پوزیشن معاملاتی باز کنند.

معاملات آربیتراژ (Arbitrage): آربیتراژ یک مدل استراتژی خاص است که به معنای خرید و فروش هم‌زمان یک سهم یا نماد معاملاتی در دو بازار مختلف است. هدف از این کار، کسب سود از اختلاف قیمت بین این دو بازار است. معامله‌گران آربیتراژ سعی می‌کنند یک دارایی معاملاتی را در بازاری که ارزان‌تر است بخرند و هم‌زمان در بازاری که گران‌تر است آن را بفروشند تا از این اختلاف قیمت کسب سود کنند.

معاملات مومنتوم (Momentum Trading): در این استراتژی معامله‌گر به دنبال سهامی است که روند حرکتی صعودی داشته باشند و تا زمانی که مومنتوم یا شتاب قیمت ادامه دارد در پوزیشن باقی می‌ماند. به بیان دیگر، «معاملات مومنتوم» بر این پایه استوار است که معامله‌گر سهم یا دارایی‌های در حال رشد را می‌خرد و در نقطه‌ای که احساس می‌شود رشد قیمت در حال پایان است (پیک قیمت)، می‌فروشد. هدف اصلی این روش کار با نوسانات کوتاه‌مدت بازار و پیروی از روندهای صعودی موقتی است.

معاملات روندی (Trend Trading): در این استراتژی معامله‌گر بر اساس زمان معامله نمی‌کند بلکه سعی می‌کند تا در هر تایم‌فریمی که می‌تواند یک روند را پیدا کند. عموماً از میانگین متحرک و ابزارهای دیگر تکنیکال برای پیدا کردن روند استفاده می‌کند. این معامله‌گران اعتقاد دارند که «ترند دوست آن‌هاست» و سعی دارند بر روی ترند بازار سوار شوند.

دفتر سفارشات – اوردربوک (Order Book): اوردربوک به لیستی آنلاین گفته می‌شود که در آن سفارشات خرید و فروش فعال نمایش داده می‌شود. کاربران با مشاهده‌ی اوردربوک می‌توانند جریان سفارشات را دنبال کنند و در جمع‌بندی خود بفهمند که قدرت بازار در اختیار خریداران است یا فروشندگان.

مطلب پیشنهادی: تحلیل صنایع و شرکت‌ها: راهنمای کامل بررسی مالی و جایگاه بازار

اصطلاحات مربوط به مدیریت ریسک و سرمایه

شناخت اصطلاحات بازار در حوزه مدیریت ریسک و سرمایه کمک می‌کند تا معامله‌گرانی که در حال دیدن دوره‌های آموزشی هستند، بدانند که آموزش‌دهنده دقیقاً درباره چه چیزی صحبت می‌کند. پس در ادامه برخی از مهم‌ترین اصطلاحات مدیریت سرمایه را با هم مرور می‌کنیم:

کاهش سرمایه شناور (Drawdown): زمانی که شما معاملات بازی دارید، ضرر شناوری که در حال وقوع است را «دراودان» می‌گویند. دراودان مجموع ضرر کل معاملات باز شماست و به‌صورت درصد سنجیده می‌شود. مثلاً اگر موجودی حساب شما از ۱۰۰,۰۰۰ دلار به ۹۰,۰۰۰ دلار به‌صورت شناور برسد، یعنی دراودان شما ۱۰٪ کاهش پیدا کرده است. دراودان در تنظیم مدیریت سرمایه بسیار مهم است.

ریسک به ریوارد (RR): نسبت ریسک به سودی که می‌خواهید کسب کنید را «ریسک به ریوارد» می‌گویند. این نسبت در مدیریت سرمایه بسیار مهم است و به این معناست که در مقابل ریسکی که قرار است برای ورود به یک معامله انجام دهید، چه میزان سود احتمال دارد دریافت کنید. این ریسک به ریوارد هنگام قرار دادن استاپ‌لاس و تیک‌پروفیت مشخص می‌شود. مثلاً اگر شما قرار است در یک معامله ۳۰ پیپ سود کنید و حد ضرر آن ۱۰ پیپ است، به این معناست که ریسک به ریوارد شما ۱ به ۳ است. هرچقدر که نسبت ریسک به سود کمتر باشد، مدیریت مالی و سوددهی شما بهتر خواهد بود.

لات یا پوزیشن سایز (LOT): لات واحد اندازه‌گیری حجم ورودی معامله است که در برخی از منابع آموزشی به آن «پوزیشن سایز» نیز گفته می‌شود. تعیین صحیح اندازه موقعیت ورود به معامله را بر اساس حجم کلی حساب و میزان ریسک‌پذیری خود باید مشخص کنید. لات از ۰.۱ تا ۱ لات به‌صورت واحد استاندارد وجود دارد و کاربرانی که حجم معاملاتی بالایی می‌خواهند داشته باشند ممکن است بر اساس محدودیت‌های کارگزاری بتوانند تا ۱۰۰ لات نیز وارد معاملات خود کنند.

قاعده کِلی (Kelly Criterion): یک فرمول ریاضیاتی است که به معامله‌گران کمک می‌کند درصد بهینه‌ای از سرمایه را در هر معامله اختصاص دهند. این قاعده بر اساس احتمال برد معامله و نسبت برد به باخت کار می‌کند. نتیجه محاسبه «Kelly» به معامله‌گر می‌گوید چه سهمی از کل سرمایه باید در یک معامله ریسک شود تا در بلندمدت بازده بهینه حاصل شود. به‌عنوان مثال، اگر احتمال برد معامله ۶۰٪ و نسبت برد به باخت ۲:۱ باشد، فرمول کِلی درصد خاصی از سرمایه را به‌عنوان حجم ایده‌آل پیشنهاد می‌دهد.

اصطلاحات مربوط به روان‌شناسی تریدینگ

هنگام یادگیری معامله‌گری، مسئله روان‌شناسی تریدینگ بسیار مهم است، پس بهتر است قبل از شروع این کار، اصطلاحات بازار در حوزه روان‌شناسی را به بهترین شکل ممکن بشناسید و آن‌ها را درک کنید.

ترس از زیان (Loss Aversion): یک فشار روانی است که افراد ضررشان را در ذهن خود بسیار سنگین‌تر از سودهایی که کسب می‌کنند ارزیابی می‌کنند. در این مدل روانی، معامله‌گر حتی با کوچک‌ترین ضرر نیز تحت فشار سنگین روحی و روانی قرار می‌گیرد و فکر می‌کند که سیستم معاملاتی او دچار مشکل است. معامله‌گر سعی می‌کند از ضررها فرار کند درحالی‌که باید بداند ضرر منطقی تنها جزئی از بازار است.

سوگیری تأییدی (Confirmation Bias): در این مدل، معامله‌گر نه به دنبال واقعیت بلکه به دنبال پیدا کردن اطلاعاتی است که جهت‌گیری ذهنی او را تأیید کند. یعنی اگر معامله‌گر حس می‌کند که قرار است بازار بالا برود، دائماً در نمودار، اندیکاتورها و اخبار به دنبال نشانه‌هایی است که نظر حسی او را تأیید کند. معامله‌گر درگیر سوگیری به هیچ‌وجه به واقعیت بازار نگاه نمی‌کند و اگر بازار خلاف نظر او حرکت کرد، عموماً خشمگین می‌شود.

ژورنال معاملاتی (Trading Journal): ژورنال معاملاتی به سیستمی یادداشت‌برداری گفته می‌شود که تریدر در آن تمامی مشخصات معامله از زمان، قیمت ورود، قیمت خروج، استراتژی و نتایج معامله را ثبت می‌کند. ژورنال‌نویسی یک امر ضروری است تا تریدر بتواند بعدها از طریق آن نتایج و رفتار معاملاتی خود را به‌صورت دوره‌ای چک کند و بداند که در چه نوع معاملاتی موفق‌تر بوده و در چه نوع معاملاتی بیشتر ضرر کرده است. ژورنال کمک می‌کند تا تریدر بتواند رفتار معاملاتی خود را تجزیه و تحلیل کند.

ترس جاماندن (FOMO): مهم‌ترین اصطلاح در حوزه روان‌شناسی بازار FOMO است که به معنای ترس از جاماندن می‌باشد. عموماً تریدرهای مبتدی در این تله گرفتار می‌شوند. در این مدل، زمانی که بازار به‌صورت شارپ شروع به یک حرکت خوب می‌کند، تریدرها به‌صورت احساسی و بدون تحلیل، برای اینکه از بازار جا نمانند اقدام به معاملات فوری یا همان گله‌ای می‌کنند. همین مسئله سبب می‌شود تا ضررهای بزرگی را متحمل شوند.

اصطلاحات بازار در حوزه پراپ تریدینگ

بسیاری از تریدرهایی که می‌خواهند با سرمایه بالا معاملات خود را انجام دهند، روی به دریافت سرمایه از شرکت‌های پراپ می‌آورند. به همین دلیل اگر می‌خواهید وارد چنین سیستمی شوید باید قبل از هر چیز اصطلاحات بازار در حوزه پراپ تریدینگ را بشناسید.

پراپ تریدینگ (Prop Trading): پراپ تریدینگ به معاملاتی گفته می‌شود که تریدر همکاری مستقیمی با یک شرکت سرمایه‌گذار دارد. درواقع معامله‌گران حرفه‌ای با پرداخت پول بسیار ناچیزی و پاس کردن تست‌های سخت معاملاتی، به شرکت مربوطه نشان می‌دهند که از توانایی معاملاتی بالایی برخوردار هستند. در مقابل نیز شرکت پس از محرز شدن کیفیت معاملاتی تریدر، اقدام به ارائه سرمایه سنگین معاملاتی به او می‌کند تا بتواند با سرمایه آن شرکت معامله کند. عموماً شرکت‌ها بین ۷۰ تا ۹۰٪ سود را به معامله‌گر ارائه داده و ۱۰ تا ۳۰٪ را خودشان کسب می‌کنند.

حد ضرر روزانه – حد ضرر کلی: زمانی که مشخصات حساب پراپ را نگاه می‌کنید، احتمالاً گزینه Daily Loss و Total Loss را مشاهده خواهید کرد. حد ضرر روزانه به محدودیتی گفته می‌شود که معامله‌گر در طول یک روز اجازه ضرر کردن دارد. حد ضرر کلی نیز به میزان مجاز ضرر کلی گفته می‌شود.

تقسیم سود (Profit Split): سیستم پراپ فاندینگ بر اساس سرمایه‌گذاری از طرف شرکت ارائه‌دهنده پراپ و ترید توسط معامله‌گر است. به همین دلیل سود حاصل از درآمد بین آن‌ها تقسیم می‌شود که به آن Profit Split می‌گویند. مثلاً شرکت اعلام می‌کند که ۸۰٪ سود برای معامله‌گر و ۲۰٪ سود برای شرکت است. عموماً این تقسیم سود بر اساس عملکرد خوب معامله‌گر می‌تواند تا ۹۰٪ نیز افزایش پیدا کند.

حد مجاز زیان روزانه (Daily Drawdown Limit): حداکثر مقدار ضرر مالی است که معامله‌گر در یک روز معاملاتی می‌تواند متحمل شود. اگر معامله‌گر در یک روز مجموع زیان‌های خود را از این حد تجاوز کند، حساب او بسته یا با جریمه مواجه می‌شود. برای مثال، اگر این حد معادل ۵٪ از حجم حساب باشد، در یک حساب ۱۰۰,۰۰۰ دلاری معامله‌گر در یک روز نمی‌تواند بیش از ۵,۰۰۰ دلار زیان کند؛ حتی اگر بعداً زیان جبران شود، عبور از این حد تخطی محسوب می‌شود. این محدودیت به کنترل ریسک کمک کرده و از ضررهای بزرگ ناگهانی جلوگیری می‌کند.

برنامه افزایش سرمایه: سازوکاری است که شرکت‌های پراپ برای تشویق معامله‌گران موفق در نظر می‌گیرند. طبق این برنامه، معامله‌گری که در دوره‌های زمانی مشخصی معیارهای عملکردی معین (مانند سود خالص ۱۰٪ در چهار ماه و تعداد پاداش‌های دریافتی) را برآورده کند، موجودی حساب او افزایش می‌یابد و نسبت تقسیم سود بهبود می‌یابد. برای نمونه، شرکت FTMO به معامله‌گرانی که شرایط Scaling Plan را رعایت کنند، ۲۵٪ افزایش موجودی حساب (تا سقف ۲ میلیون دلار) و ارتقای نسبت تقسیم سود تا ۹۰٪ ارائه می‌دهد. هدف از این برنامه، آمادگی تدریجی معامله‌گر برای محیط واقعی بازار و رشد مستمر موجودی حساب بدون وارد آوردن ریسک‌های غیرضروری است.

اصطلاحات بازار در حوزه معاملات الگوریتمی (ربات معاملاتی)

اگر معامله‌گری هستید که از طریق ساخت اکسپرت و ربات‌های معاملاتی می‌خواهید ترید کنید، بهتر است قبل از شروع این کار و تهیه ربات‌های معامله‌گر، اصطلاحات بازار در حوزه معاملات الگوریتمی را بشناسید.

معاملات با فرکانس بالا (High-Frequency Trading): نوعی از معاملات الگوریتمی کاملاً خودکار است که توسط کامپیوترهای پیشرفته و بسیار سریع انجام می‌شود. در HFT، مؤسسات مالی بزرگ تعداد بسیار زیادی سفارش را در کسری از ثانیه ارسال و لغو می‌کنند تا از اختلاف قیمت‌ها یا نوسانات لحظه‌ای سود ببرند. این پلتفرم‌های معاملاتی از الگوریتم‌های پیچیده برای تحلیل سریع بازارها و تشخیص روندهای بسیار کوتاه‌مدت استفاده می‌کنند و امکان اجرای میلیون‌ها سفارش را در زمان اندک فراهم می‌آورند.

اکسپرت (Expert): اکسپرت یا اکسپرت‌های معاملاتی همان ربات‌ها هستند که در فضای تریدرهای حرفه‌ای به این نام شناخته می‌شوند. اکسپرت‌ها درواقع بر اساس طراحی که دارند وظیفه انجام معاملات خودکار را بر عهده دارند و کلیه فرایند معاملاتی را به‌جای تریدر انجام می‌دهند.

بک‌تست (Backtesting): بک‌تست‌گیری یک فرایند مهم است که به‌صورت دستی و خودکار برای آزمایش کیفیت عملکرد اکسپرت‌های معاملاتی انجام می‌شود. بک‌تست در واقع نوعی معاملات تستی است که روی گذشته بازار اجرا می‌شود تا معامله‌گر متوجه شود که اکسپرت یا اندیکاتوری که طراحی کرده چه نتیجه‌ای در گذشته بازار داشته است. با این کار عموماً اشکالات، نقاط قوت و ضعف و سایر جزئیات اسکریپت آماده‌شده مشخص می‌شود و تریدر می‌تواند مشکلات را شناسایی و برطرف کند.

تحلیل جریان سفارش (Order Flow Analysis): به مشاهده و تحلیل «دفتر سفارشات» (Order Book) و سفارش‌های خرید و فروش اجراشده در زمان واقعی گفته می‌شود. در این مدل، معامله‌گر نگاه عمیق و تحلیلی به دفتر سفارشات دارد و از طریق آن بازار را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد.

اصطلاحات بازار مربوط به روش‌های معاملاتی دیگر

روش‌های معاملاتی مختلفی در بازار وجود دارد که برخی از بروکرها آن‌ها را ارائه می‌دهند. ما در ادامه مطلب اصطلاحات بازار، به معرفی اصطلاحات مهم آن‌ها خواهیم پرداخت.

کپی‌تریدینگ (CopyTrading): کپی‌تریدینگ به روشی گفته می‌شود که در آن معامله‌گر حساب خود را به حساب فرد دیگری متصل می‌کند تا معاملات او برایش کپی شود. در این روش شما البته می‌توانید حجم خود را بر اساس میزان دارایی که دارید تنظیم کرده و تفاوت حجم ورودی را ایجاد کنید، اما خود معاملات دقیقاً به همان شکل برای شما کپی می‌شود.

پم‌تریدینگ (PAMM): حساب پم نوعی حساب شبیه به سبدهای سرمایه‌گذاری است. یعنی شما مثلاً به‌عنوان یک سرمایه‌گذار پول خود را در یک صندوق یا حساب معاملاتی قرار می‌دهید و یک نفر با مجموع پول‌های جمع‌شده معامله می‌کند. هرکس میزان سود و ضرر را بر اساس اندازه درصد سهم خود از آن حساب دریافت می‌کند. پس در مدل پم شما در سود و ضرر سهیم خواهید بود.

پروایدر (Provider): پروایدر به فردی گفته می‌شود که حساب کپی‌ترید را کنترل می‌کند. یعنی افراد سرمایه‌گذار، در داخل بروکر و در قسمت پراپ‌تریدینگ باید به دنبال سنجش حساب پروایدرها باشند. اگر هم خودتان به‌عنوان یک تریدر حرفه‌ای می‌خواهید معامله کنید و ترجیح می‌دهید که دیگران حسابشان را به حساب شما متصل کنند، باید به‌عنوان یک پروایدر در بخش کپی‌تریدینگ بروکر ثبت‌نام کنید.

اینوستور (Investor): اینوستور همان سرمایه‌گذاری است که پول خود را در حساب پم یا کپی‌تریدینگ قرار می‌دهد. اگر شما فقط می‌خواهید سرمایه‌گذاری کنید، باید در سیستم کپی‌تریدینگ و حساب پم به‌عنوان یک اینوستور ثبت‌نام خود را انجام دهید.

جمع‌ بندی

در این مقاله شما با اصطلاحات مهم بازارهای مالی آشنا شدید. البته باید توجه داشت که بازارهای مالی آن‌قدر گسترده‌اند که صدها اصطلاح و مفهوم تخصصی در آن‌ها وجود دارد. ما تلاش کردیم مهم‌ترین اصطلاحاتی را که یک معامله‌گر مبتدی تا نیمه‌حرفه‌ای به آن‌ها نیاز دارد، برایتان توضیح دهیم تا هنگام مشاهده آموزش‌های مختلف یا ورود به فضای عملی ترید، بدانید هر کلمه چه معنای واقعی دارد و در چه زمینه‌ای به کار می‌رود.