جدول محتوایی
مدیریت سرمایه، شاید مهمترین فاکتور در کل فرایند معاملاتی تریدرهای بازارهای مالی از جمله فارکس است که کمک میکند تا در شرایط نامناسب بازار، سرمایه معاملهگران حفظ شود. معاملهگران باتجربه تأکید زیادی روی مدیریت سرمایه دارند و عنوان میکنند که یک مدیریت سرمایه صحیح میتواند کمک کند تا هیچوقت کال مارجین نشوید و همیشه در بازارهای مالی بمانید. ما درباره مدیریت سرمایه و بخش تعیین حجم معاملاتی بیشتر شما را راهنمایی خواهیم کرد.
در مدیریت سرمایه چه مواردی باید در نظر گرفته شود
بعد از طراحی استراتژی معاملاتی و کامل کردن آن، دومین کار مهمی که یک تریدر قبل از ورود به معاملات باید انجام دهد، تنظیم یک برنامه مدیریت مالی است. برنامهای که بهصورت کاملاً دقیق میزان حجم معاملات، اهرم، ریسک معاملاتی، تعداد معاملات، افزایش یا کاهش سرمایه و … را برای او تنظیم کند. در شروع نوشتن یک پلن مدیریت سرمایه حتماً باید موارد زیر را مدنظر داشته باشید.
تعیین ریسک ثابت در هر معامله
- ریسک روی هر معامله معمولاً بین ۰.۵٪ تا ۲٪ از کل حسابه.
- یعنی اگر ۱۰۰۰ دلار داری و ریسک ۱٪ انتخاب کردی → در هر معامله حداکثر میتونی ۱۰ دلار ضرر کنی.
استفاده از استاپلاس قطعی
- معامله بدون استاپ، مثل رانندگی بدون ترمزه.
- استاپ باید بر اساس تحلیل تکنیکال/ساختار بازار باشه، نه صرفاً عدد دلخواه.
نسبت ریسک به بازده (Risk/Reward Ratio)
- حداقل ۱:۲ یا بالاتر.
- یعنی اگر ۱۰ دلار ریسک میکنی، حداقل تارگتت ۲۰ دلار باشه.
کنترل تعداد معاملات همزمان
- حتی اگر روی هر معامله ۱٪ ریسک کردی، نباید ۱۰ معامله باز کنی (۱۰٪ ریسک کل).
- حداکثر ریسک کل پورتفو معمولاً ۳ تا ۵٪ حسابه.
مدیریت اهرم (Leverage)
- لوریج زیاد وسوسهانگیزه ولی خطرناک.
- لوریج باید فقط برای انعطاف استفاده بشه، نه برای ریسک بیشتر.
تنوع و همبستگی داراییها
- مثلاً خرید EURUSD و GBPUSD همزمان تقریباً یک ریسک واحده چون همبستگی بالایی دارن.
- باید ریسکها رو روی جفتهای مختلف پخش کرد.
مدیریت رشد و افت حساب (Drawdown Control)
- حداکثر افت حساب باید زیر ۲۰٪ باشه.
- اگر به این حد رسیدی → حجم معاملات رو کاهش بده تا حساب دوباره بازیابی بشه.
مدیریت سرمایه براساس مدل اصلی استراتژی
اولین فاکتوری که برای نوشتن یک پلن مدیریت سرمایه باید مدنظر داشته باشید، نوع استراتژی معاملاتی شماست. استراتژی شما، نیازها، میزان سرمایه، میزان ریسک، نوع حساب، نماد معاملاتی و … در ساخت یک پلن مدیریت سرمایه دخیل است. پس باید ابتدا ببینید که چه نوع استراتژی دارید. آیا شما یک معاملهگر میانمدت روزانه هستید، یا یک اسکلپر که حجم معاملات زیادی در طول روز انجام میدهید. شاید هم یک استراتژی پوزیشنتریدینگ داشته باشید. بنابراین میزان تعداد سیگنالهای معاملاتی که در طول روز ممکن است از آنها استفاده کنید اولین مورد است. مسئله بعدی اندازه متوسط حد ضرر و سود شماست. مثلاً ممکن است شما معاملات روندی داشته باشید که ناچاراً باید حد ضرر بزرگی برای تریدهای خود قرار دهید. در این صورت اگر حجم حساب شما نیز بزرگ باشد، هر استاپلاس بسیار بزرگ است و نمیتوانید مثلاً همزمان چند معامله با هم باز داشته باشید. یا ممکن است شما اسکلپ میکنید، حجم معاملات شما بالاست اما حد ضررتان بسیار محدود است.
مطلب پیشنهادی: بازار سهام جهانی چیست؟
مدیریت سرمایه و ریسک در حسابهای بزرگ و کوچک
هنگام شروع برنامهریزی برای مدیریت سرمایه در نظر داشته باشید که نمیتوانید صرفاً از روشهای موجود در بازار و یا روش مدیریت سرمایه دیگران استفاده کنید. مدیریت سرمایه در حسابهای کوچک و حسابهای بزرگ کاملاً با یکدیگر متفاوت است و بسته به اندازه حسابتان باید مدیریت سرمایه خود را طراحی کنید. برای مثال اگر شما در یک حساب ۱۰۰۰ دلاری بخواهید روزانه ۱٪ ریسک کنید، در صورت ضرر کردن مبلغی حدود ۱۰ دلار روزانه خواهد شد. این در حالی است که مثلاً روی یک حساب ۱۰۰ هزار دلاری همین ۱٪ برابر با ۱۰۰۰ دلار خواهد بود که ریسک قابل توجهی است. مسئله مهم دیگر که باید در نظر داشته باشید این است که ریسک در حسابهای کوچکتر از نظر ذهنی بسیار قابلپذیرشتر است، ترس کمتری به همراه دارد و شما میتوانید ریسکهای بزرگتری کنید. به همین دلیل است که صاحبان حسابهای کوچک عموماً به معاملات اسکلپ با حجم بالا روی میآورند و افرادی که سرمایههای بزرگی دارند به سمت معاملات بلندمدت تمایل دارند. همچنین اگر معاملات سهام انجام میدهید، در حسابهای کوچکتر پرتفوی محدودتری دارید اما در حسابهای بزرگتر پرتفوی شما بسیار گستردهتر خواهد بود.
تنظیم حجم معاملات در مدیریت سرمایه
زمانی که معاملهگر استراتژی معاملاتی خود را مشخص میکند، بعد از آن باید یک پلن کامل مدیریت سرمایه داشته باشد تا از طریق آن بتواند پول خود را نیز حفظ کند. مدیریت سرمایه بخشهای مختلف زیادی دارد که یکی از مهمترین آنها مدیریت حجم ورودی به معاملات است. چند روش رایج برای تعیین حجم معاملات در مدیریت سرمایه وجود دارد. مهمترین آنها عبارتاند از:
- لات ثابت (Fixed Lot): در این روش حجم معامله ثابت است و در هر معامله مثلاً فقط ۰.۱ لات یا ۱ مینیلات معامله میشود. این روش ساده و مناسب مبتدیان است، اما نقطهضعف آن این است که با بزرگ شدن حساب، سرمایه اضافی استفاده نشده و سودهای بالقوه از دست میرود. همچنین این روش در واقع فاقد تنظیم مدیریت سرمایه است زیرا رشد حساب را در نظر نمیگیرد.
- درصد ثابت (Fixed Fractional): در این مدل، هر معامله درصد مشخصی از حساب را به خطر میاندازد؛ مثلاً ۱–۲٪ و بیشتر تریدرهای حرفهای از این نوع استفاده میکنند. حجم را میتوانید بر اساس فاصله ورود، حد سود و همچنین حد ضرر مشخص کنید که به دو صورت دستی یا با استفاده از ماشینحسابهای معاملهگری مشخص میشود. ویژگی خوب این روش در آن است که حجم بر اساس میزان دارایی شما تعیین میشود و در صورت داشتن حسابهای بزرگ، میتواند سودهای منطقی به همراه داشته باشد. هرچند که محاسبه دائمی میزان حجم را میتوان جزو ضعفهای آن دانست که با استفاده از رباتها و ماشینحسابهای خاص بهسرعت انجام میشود.
- افزایش پلهای لات (Fixed Ratio): در این مدل، هرچقدر که شما سود میکنید، به حجم لات ورودی به معامله اضافه خواهید کرد. مثلاً اگر ۱۰ هزار دلار سرمایه دارید و ۱ لات حجم استفاده میکنید، هر ۲۰۰۰ دلار که سرمایه شما افزایش پیدا کرد، ۰.۲ لات دیگر به حجم خود اضافه خواهید کرد. در مقابل، با هر ضرر، مقداری از حجم ورودی را در معاملات بعدی باید کاهش داد. این روش تهاجمی محسوب میشود و ریسک و محاسبه آن کمی پیچیده است.
- مارتینگل (Martingale): مارتینگل یک روش پرریسک و تا حدی پیچیده است. در این روش با شکست در هر معامله، حجم را افزایش میدهند تا بتواند بهسرعت ضرر قبلی را نیز جبران کند و احتمال برد در یک دوره کوتاه را بالاتر ببرد. البته مارتینگل ریسک آن را دارد که با رخ دادن دوره متوالی از ضررهای پیدرپی، بهناگهان حجم بالایی از سرمایه خود را از دست بدهید و حتی کال مارجین شوید. بهصورت کلی از مارتینگل در شرایط خاص و فقط توسط تریدرهای حرفهای استفاده میشود.
در نهایت، در بین روشهایی که برای مدیریت حجم معاملاتی معرفی شد، بررسیها نشان میدهد که بهترین روش بهخصوص برای تریدهای میانمدت و بلندمدت، استفاده از سیستم درصد ثابت برای محاسبه است. این روش مانند روشهای دیگر مثل افزایش پلهای و مارتینگل، نیازی به محاسبات پیچیده ندارد، ریسک آن کنترلشده، پایینتر و روش بسیار کارآمدتری است.
تعیین حجم معاملات با توجه به ریسک و سرمایه
اگر میخواهید حجم معاملات خود در هر پوزیشن را براساس میزان ریسک و سرمایه محاسبه کنید، در قدم اول باید رصدی از کل سرمایه خودتان را که میتوانید آن را ریسک کنید محسابه نمایید. معمولا تریدرها حدود 1 الی 2% را انتخاب میکنند. سپس با توجه به پیپ فاصله ورود و پیپ فاصله حد ضرر (خروج)، حجم لات معاملات یا … حجم ورود به معامله را براساس این فرمول محاسبه کنید:
- حجم معامله = (سرمایه کل × درصد ریسک) ÷ (میزان افت برآورد شده به دلار در صورت فعال شدن استاپ) است.
به عنوان مثال، اگر حساب ۱۰٬۰۰۰ دلاری داشته باشید و بخواهید ۱٪ در معامله ریسک کنید (یعنی ۱۰۰ دلار)، و فاصله ورود تا استاپ ضرر ۲۰ پیپ باشد، با توجه به ارزش هر پیپ برای جفتارز مورد نظر میتوانید حجم لات مناسب را محاسبه کنید. در معاملات فارکس، اغلب از فرمول پیشفرض زیر استفاده میشود:
- حجم معامله (در لات) = (سرمایه حساب × درصد ریسک) ÷ (میزان ریسک بر حسب پیپ × ارزش هر پیپ).
مدیریت سرمایه در معاملات پراپ تریدینگ
اما مدیریت سرمایه در معاملات پراپتریدینگ به دلیل شرایط و قوانین خاصی که هر پراپ دارد، بهصورت کاملاً متفاوتی باید انجام شود. در پراپ باید فاکتورهای حسابی که در اختیار دارید از جمله حد ضرر روزانه و کلی که بهصورت دراودان محاسبه میشود را در نظر بگیرید. بهعنوان مثال، معمولاً سقف ضرر روزانه (Drawdown) مشخص است و بیش از آن حساب مسدود میشود. از اینرو کنترل دقیق مقدار ریسک هر معامله الزامی است.
· حجم پوزیشن مناسب: معمولا در پرپ تریدینگ توصیه میشود در هر معامله حدود ۰.۵–۲٪ از کل حساب ریسک شود. این موضوع باعث میشود حتی در صورت چندین معامله زیانده، کل سرمایه از دست نرود و تریدر فرصت داشته باشد استراتژی خود را بدون پاکت شدن زودرس ادامه دهد.
- دستورهای توقف ضرر و سود: استفاده از دستور توقف ضرر (Stop-Loss) و سودگیری (Take-Profit) برای خودکار کردن مدیریت ریسک ضروری است. دستور توقف ضرر به طور خودکار معامله را در سطح ضرر مشخصی میبندد تا از زیانهای بزرگ جلوگیری شوددستور ثبت سود نیز به شما کمک میکند تا بدون تردید از معامله خارج شوید و سود خود را حفظ کنید. معمولاً توصیه میشود با تحلیل فنی و نقاط حمایتی/مقاومتی، سطوح استاپ و تیک پروفیت منطقی تعیین کنید.
- نسبت ریسک به بازده: تعیین نسبت ریسک به سود (مثلاً ۱:۲ یا ۱:۳) برای هر معامله باعث میشود حتی اگر سری ضررهایی داشته باشیم، در صورت معامله برد سود برتری حفظ شود. بهعنوان مثال اگر حد ضرر ۱۰ پیپ و حد سود ۲۰ پیپ باشد، نسبت ریسک به سود ۱:۲ است که در بلندمدت درصدی از معاملات برد شده منجر به سود نهایی خواهد شد.
رعایت این قوانین و برنامه ریزی دقیق برای تنظیم مدیریت مالی برای یک حساب تریدینگ، کمک میکند تا شانس موفقیت شما و حفظ حساب پراپ فاندینگی که دارید به شدت افزایش پیدا کند.
روش ایجاد پلن مدیریت مالی
حالا که با موارد مهم و جزییات و نکات کاربردی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از جمله فارکس آشنا شدید، بدنیست در ادامه قدم به قدم باهم یک پلن مدیریت سرمایه را ایجاد کنیم تا به صورت عملی نیز بدانید که چطور باید یک پلن مدیریت مالی ایجاد نمایید:
گام 1: مشخص کردن سرمایه و سطح ریسک
- کل سرمایه: مثلاً ۵۰۰۰ دلار
- ریسک در هر معامله: ۱٪ = حداکثر ضرر در هر معامله ۵۰ دلار
گام 2: تعیین ریسک کل پورتفو
- حداکثر ضرر همزمان: ۳٪ (۱۵۰ دلار)
- یعنی بیشتر از ۳ معامله همزمان با ریسک کامل باز نمیکنی.
گام 3: محاسبه حجم معامله (Position Sizing)
فرمول حجم لات:
Lot=سرمایه×درصدریسکفاصلهاستاپ(پیپ)×ارزشهرپیپLot = \frac{سرمایه \times درصد ریسک}{فاصله استاپ (پیپ) \times ارزش هر پیپ}Lot=فاصلهاستاپ(پیپ)×ارزشهرپیپسرمایه×درصدریسک
مثال:
- حساب = ۵۰۰۰ دلار
- ریسک = ۱٪ = ۵۰ دلار
- استاپ = ۲۵ پیپ
- ارزش هر پیپ در ۰.۱ لات EURUSD ≈ ۱ دلار
- پس حجم مناسب = ۵۰ / ۲۵ = ۲ دلار به ازای هر پیپ = ۰.۲ لات
گام 4: تعیین نسبت ریسک به ریوارد
- همیشه تارگت > استاپ
- مثلاً اگر استاپ ۲۵ پیپه → تارگت باید حداقل ۵۰ پیپ باشه (R/R = ۱:۲).
گام 5: قوانین برای مدیریت افت حساب
- اگر حساب ۱۰٪ افت کرد → حجم معاملات نصف بشه.
- اگر افت به ۲۰٪ رسید → توقف معاملات و بازنگری استراتژی.
گام 6: ثبت و پایش (Trading Journal)
- هر معامله (ورود، استاپ، تارگت، نتیجه، دلیل ورود) باید ثبت بشه.
- اینطوری میفهمی مدیریت سرمایهات درست کار کرده یا نیاز به تغییر داره.
نتیجه گیری
در نهایت باید گفت که مدیریت سرمایه و مدیریت مالی در معاملهگری، مهمترین رکنی است که موفقیت تریدرها را تضمین میکند. انتخاب روش صحیح مدیریت مالی در کنار اجرای درست آن کمک میکند تا سرمایه شما همیشه حفظ شود و در صورتی که شرایط بازار مناسب باشد، بتوانید سودهایی با کمترین ریسک دریافت کنید. اگر شما بهترین استراتژی ممکن را داشته باشید، بدون داشتن یک برنامه مدیریت سرمایه صحیح، امکان سوددهی برای شما وجود ندارد. در مقابل، داشتن یک برنامه مدیریت سرمایه خوب میتواند یک استراتژی متوسط را نیز به سوددهی برساند. بهصورت کلی تریدرهای حرفهای توصیه میکنند که داشتن استراتژی مدیریت سرمایه یک ضرورت است و روند ماندگاری شما در بازارهای مالی را تضمین میکند. داشتن انضباط مالی و ریزجزئیات مدیریت مالی معاملات کمک میکند تا شما با یک برنامه کامل و هدفمند در بازار عمل کنید و در بازار باقی بمانید.