جدول محتوایی
تایم فریم ؛ برای معاملهگران فارکس، بررسی نمودارها در چند چارچوب زمانی (تایم فریم) مختلف میتواند دید جامعتر و دقیقتری از روند بازار فراهم کند. تحلیل چند تایم فریم یعنی رصد همزمان یک جفت ارز در تایم فریمهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تا بتوان روند اصلی بازار را شناسایی کرد و سپس نقاط ورود و خروج دقیقتر را پیدا کر. بازههای زمانی بلندمدت (مثلاً هفتگی یا ماهانه) روند کلی بازار را تعریف میکنند و بازههای کوتاهتر (مثلاً ساعتی یا دقیقهای) برای تعیین زمانبندی دقیق معاملات به کار میآیند. ما در این مقاله به بحث مولتی تایم فریم یا استفاده هم زمان از چند تایم فریم در تحلیل بازار خواهیم پرداخت
درک مفهوم تایم فریمها در فارکس
همانطور که میدانید نمودارهای فارکس یا همه بازارهای مالی، کندل ها را بر اساس زمان نشان میدهند. مثلاً اگر تایم فریم شما روی یک ساعته باشد به معنایان است که هر کندل یک ساعت زمان برای باز و بسته شدن آن صرف شده است. تایم فریمهای بالاتر، روندهای اصلی و کلی را بدون نوسان نشان میدهند اما روند حرکت آنها کند است. در مقابل تایم فریمهای پایینتر روندهای نوسانی و جزئی را با سرعت بالایی نشان میدهند. اما تحلیلها فقط نباید روی یک تایم فریم باشد. حتی یک اسکلپر که در تایم فریم 1 و 5 دقیقه کار میکند، میتواند بخشی از تحلیل خود را روی تایم فریمهای بزرگ مانند ساعتی انجام دهد تا اعتبار تحلیل او افزایش پیدا کند
.
انتخاب تایم فریم مناسب برای معامله
اما اینکه شما به عنوان یک معامله گر، تایم فریم درست را انتخاب کنید، کاملاً به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. مثلاً اگر معامله گر بلند مدت هستید مثلاً پوزیشن ترید یا لانگ ترید میکنید، باید تایم فریمهای بالا مانند ماهانه، هفتگی و ساعتی را رصد کنید. اما اگر میان مدت معامله میکنید میتوانید تایم فریمهای 4 ساعته و 1 ساعته را مد نظر داشته باشید، معامله گران دی تری هم بیشتر از تایم فریمهای 1 ساعته، 30 و 15 دقیقه استفاده میکنند و اسکلپرها نیز عموماً در تایم فریمهای 5 و 1 دقیقه برای تحلیل و معامله استفاده میکنند.
به طور کلی، هر معاملهگر باید تایم فریم اصلی خود را بر اساس شخصیت معاملاتی و هدفش انتخاب کند و سپس یک چارچوب زمانی بالاتر و یک چارچوب زمانی پایینتر را برای تکمیل آن اضافه کند. مثلاً ممکن است برای EUR/USD تایم فریم اصلی شما روزانه باشد، در این صورت هفتگی (برای روند) و ۴ ساعته (برای زمانبندی) چارچوبهای مکمل خوبی خواهند بود. در هر حال، هرچه تایم فریم بلندتر باشد، سیگنالهای آن قابلاعتمادتر و نویز کمتری دارند؛ چارتهای کوتاهمدت معمولاً نوسانات کوتاه و خطاهای بیشتری دارند و بیشتر برای تأیید یا رد فرضیههای بلندمدت به کار میروند. بنابراین توصیه میشود ابتدا روند کلی را در چارت بلندمدت بررسی کنید و سپس با استفاده از چارتهای میانمدت و کوتاهمدت، سیگنالها و نقاط بهینه ورود و خروج خود را فیلتر کنید.
نحوه استفاده عملی از چندین تایم فریم
اما استفاده از چند تایم فریم، یک روش بسیار حرفهای است که کمک میکند معامله گران دقیقتر و بهینهتر نقاط ورود و خروج خود را پیدا کنند. مثلاً فرض کنید شما یک معامله گر میان مدت هستید و ابتدای هفته میخواهید بازار را در نماد EUR/USD تحلیل کنید. درست است که شما روزانه و در تایم فریم 30 دقیقه معامله میکنید اما ابتدا بهتر است تایم فریم هفتگی، روزانه و 4 ساعته را مشاهده کنید، خط روند، نقاط کلیدی اصلی، پیوت ها و همچنین سطوح حمایت و مقاومت کلی را پیدا کنید. فرض کنید که در تایم فریمهای بالا روند شما صعودی است
.
حالا که برای پیاده کردن استراتژی خود به تایم فریم 30 دقیقه مراجعه میکنید، نمیتوانید وارد سیگنالهای نزولی شوید. درست است که ممکن است یک سیگنال مناسب دیده باشید اما باید به خاطر داشته باشید که روند کلی و بلند مدت بازار صعودی است. پس هرگاه در تایم فریم کوتاه خودتان نیز بازار صعودی شود، یعنی هماهنگی بین روند خودتان و روند بالاتر پیدا شده که میتواند معامله شما را قویتر کند.
برای انجام تحلیل مولتی تایم فریم ما چند قدم به شما پیشنهاد میکنیم:
۱. تعیین روند بلندمدت: در نمودار هفتگی یا روزانه روند اصلی (صعودی یا نزولی) را مشخص کنید (مثلاً جهت کلی EUR/USD).
۲. شناسایی سیگنال میانمدت: در نمودار میانمدت (ساعتی یا ۴ ساعته) سیگنالهای معاملاتی مانند شکست حمایت/مقاومت یا تقاطع میانگین متحرک را بررسی کنید.
۳. زمانبندی کوتاهمدت: در نمودار کوتاهمدت (۱۵ یا ۵ دقیقه) برای دقیقترین نقطه ورود/خروج، از نوسانات سریعتر بازار استفاده کنید
این رویکرد بالا به پایین (Top-down) باعث میشود معاملهگر همسو با روند کلی وارد بازار شود و سیگنالهای تایم فریم بالاتر را با جزئیات تایم فریم پایینتر تصدیق کند. تجربه نشان داده است که آغاز با روند بلندمدت و سپس تمرکز تدریجی بر نمودارهای کوچکتر میتواند شانس موفقیت معامله را افزایش دهد. همچنین این روش به مدیریت ریسک کمک میکند؛ چرا که معاملات در جهت روند کلی قرار میگیرند و احتمال برگشت غیرمنتظره روند کاهش مییابد.
بهترین ابزارها و اندیکاتورها در تحلیل چند تایم فریم
اگر در سیستم تحلیل خود میخواهید از مولتی تایم فریم استفاده کنید؛ اندیکاتورهایی وجود دارند که به نحوی طراحی شدهاند که به بهترین شکل ممکن این روش را پوشش دهند. ابتدا بهتر است با این اندیکاتورها آشنا شوید:
- میانگین متحرک (Moving Average): برای تعیین جهت روند و نقاط تقاطع سیگنال دهنده مفید است.
- شاخص قدرت نسبی (RSI): نوساننما که سطوح اشباع خرید/فروش را در هر تایم فریم نشان میدهد.
- MACD: اندیکاتور با سیگنال تقاطع خط MACD و خط سیگنال (یا کراساوور هیستوگرام) که تغییر روند را در تایم فریمهای مختلف آشکار میکند.
- بولینگر باندز: نشانگر نوسان که انقباض و انبساط باندها را در تایمهای بلند و کوتاه مقایسه میکند.
- فیبوناچی اصلاحی (Retracement): سطوح اصلاحی فیبوناچی نقاط حمایت/مقاومت مهمی هستند که هم در نمودار بلندمدت و هم کوتاهمدت بررسی میشوند.
- استوکاستیک: اسیلاتوری که واگراییها و شرایط اشباع را در تایم فریمهای گوناگون مشخص میکند.
به صورت کلی، ترکیب یک اندیکاتور روندی مثل EMA با اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD، در چند تایم فریم، به بهترین شکل ممکن روند و نقاطی با پتانسیل بالا برای ورود و خروج را پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر در چارت روزانه EUR/USD یک تقاطع صعودی میانگین متحرک اتفاق افتاده باشد و همزمان در چارت ۴ ساعته RSI بالای ۵۰ باشد، احتمال موفقیت معامله بالاتر میرود. توجه داشته باشید که استفاده از اندیکاتورهای متعدد باید بهگونهای باشد که ابزارها مکمل هم عمل کنند و سیگنالهای خلاف هم ایجاد نکنند.
چالشها و ریسکهای تحلیل چند تایم فریم
هرچند که کار کردن با چند تایم فریم میتواند زمانبر باشد اما تشخیص شما برای روند و نقاط مهم بازار را به شدت معتبرتر میکند. پس برای اینکه بتوانید تصمیم بگیرید که آیا از چند تایم فریم استفاده کنید یا خیر، بیایید باهم به چالشهای آن نیز نگاهی داشته باشیم:
- سیگنالهای متضاد: ممکن است در تایم فریمهای مختلف؛ سیگنالهای بسیار متفاوتی دیده شود. مثلاً در چارت 4 ساعته شما سیگنال خرید داشته باشید، در 1 ساعته فروش و در 30 دقیقه دوباره خرید. این موقعیت کاملاً میتواند شما را گیج کند.
- افراط در تحلیل: این مدل تحلیل کردن میتواند افراطی باشد، یعنی باعث شود شما سردرگم شوید و زمان زیادی از روز خود را بابت تحلیل وسواس گونه صرف کنید. به این حالت Over-analysis نیز گفته میشود.
- صرف زمان و استرس: نظارت همزمان بر چند تایم فریم نیاز به زمان بیشتری دارد و میتواند استرس روانی بیشتری ایجاد کند. گاهی احساس تعهد به معامله حتی قبل از تأیید کامل سیگنالها پیش میآید.
- هزینه تراکنشها و مدیریت ریسک: ترید روی تایم فریمهای کوتاهتر ممکن است تعداد معاملات را افزایش دهد، بنابراین هزینه کارمزدها بیشتر میشود و مدیریت ریسک پیچیدهتر میگردد.
برای کاهش این ریسکها، معاملهگر باید استراتژی مشخصی برای نحوه ترکیب سیگنالها داشته باشد و از ابزارهای مدیریت ریسک (مثل تعیین حد ضرر) استفاده کند. همچنین استفاده از هشدارها و ابزارهای اتوماتیک نظارت بر چارت میتواند به افزایش سرعت تحلیل شما کمک کند.
جمع بندی و نکات کلیدی
به طور کلی در جمع بندی نهایی میتوانیم بگوییم که استفاده از روش مولتی تایم فریم کمک میکند تا بتوانید تحلیلهای قویتری داشته باشید. چون عموماً استفاده از تایم فریمهای بالاتر، کمترین نوسان ممکن را دارند و میتوانند دید شفافتر و دقیقتری از وضعیت بازار به شما بدهند. هرچند که روش درست این است که شما یک بار در ابتدا هفته در تایم فریمهای بالا تحلیل خود را انجام دهید و در طول روز، روی تایم فریم اصلی خودتان متمرکز باشید. زیرا تحلیل مولتی تایم فریم را اگر بخواهید هر روز انجام دهید، هم زمان بسیار زیادی را از شما میگیرد و هم باعث نگاه وسواس گونه و افراطی به تحلیل میشود.