جدول محتوایی
بازارهای مالی جهانی هرکدام دارای واژگان و اصطلاحات خاص خود هستند که کاربران تازه کار هنگام ورود به بازار فارکس، سهام و ارزدیجیتال باید با این اصطلاحات به صورت کامل آشنا شوند. ما در ادامه اصطلاحات بازارهای مالی را به صورت روان و خلاصه برای شما شرح خواهیم داد
اصطلاحات اولیه بازارهای مالی
از مهمترین اصطلاحات بازارهای مالی، یک سری واژگان ابتدا و اولیه ای است که در شروع مطالعه درباره بازارهای فارکس، سهام و ارز دیجیتال با آنها آشنا خواهید شد. بیایید ابتدا از اصطلاحات پایه، یادگیری را شروع کنیم:
- بازار صعودی (Bull Market): وضعیتی که قیمت داراییها روند افزایشی دارد و سرمایهگذاران خوشبین هستند
- بازار نزولی (Bear Market): وضعیتی که قیمت داراییها روند کاهشی دارد و سرمایهگذاران بدبین هستند
- ارزش بازار (Market Capitalization): ارزش کل فعلی یک شرکت بورسی، برابر با حاصلضرب تعداد کل سهام در قیمت روز هر سهم
- نوسان (Volatility): معیاری آماری از میزان تغییرات قیمت یک دارایی یا شاخص بازار در طول زمان.
- نقدشوندگی (Liquidity): درجه آسانی تبدیل سریع یک دارایی به پول نقد بدون تاثیر زیاد بر قیمت آن.
- سهام (Stock): سهمی از مالکیت یک شرکت بورسی که حق دریافت بخشی از سود و دارایی شرکت را به سهامدار میدهد.
- شاخص (Index): معیار عددی که میانگین قیمت گروهی از سهام را نشان میدهد و نمایانگر عملکرد کلی بازار است (مثلاً شاخص S&P 500).
- جفت ارز (Currency Pair): دو ارز که نرخ تبدیل یکی نسبت به دیگری را نمایش میدهد؛ ارز اول «ارز پایه» و ارز دوم «ارز متقابل» نامیده میشود. به عنوان مثال، در EUR/USD یورو (EUR) ارز پایه و دلار آمریکا (USD) ارز متقابل است که نشان میدهد برای خرید یک یورو چند دلار نیاز است.
- ارز دیجیتال (Cryptocurrency): نوعی دارایی دیجیتال رمزنگاریشده است که معمولاً روی شبکهای غیرمتمرکز (بلاکچین) اجرا میشود و با رمزنگاری امنیت معاملات آن تامین میشود. نمونه معروف آن بیتکوین است.
مقاله پیشنهادی: راهنمای کامل گام به گام برای تسلط بر بازارهای مالی
اصطلاحات بازارهای مالی: بخش مربوط به معاملات (خرید، فروش، حد ضرر، حد سود و…)
زمانی که میخواهید اولین قدم های خود برای شروع معاملات را بردارید، لازم است تا اصطلاحات بازارهای مالی ویژه بخش معاملات و ترید کردن را بیاموزید. مهمترین این اصطلاحات به شرح زیر هستند

اصطلاحات فارکس
- خرید (Buy): دستور سفارش دادنش به کارگزار برای خرید دارایی (مثلاً خرید سهام یا ارز) در بازار.
- فروش (Sell): دستور سفارش فروش دارایی که در اختیار دارید.
- پوزیشن خرید (Long Position): باز کردن معامله خرید دارایی با این انتظار که قیمت آن افزایش یابد . بهعبارت دیگر با خرید دارایی، به صعودی بودن قیمت آن شرطبندی میکنید.
- پوزیشن فروش (Short Position): وضعیتی که معاملهگر دارایی را قرض گرفته و فوراً میفروشد تا از کاهش قیمت آن سود کسب کند. در واقع پوزیشن فروش زمانی سودآور است که قیمت دارایی کاهش پیدا کند.
- حد ضرر (Stop-Loss Order): سفارش خودکاری که برای محدودکردن ضرر تنظیم میشود؛ اگر قیمت دارایی در جهت زیان حرکت کند، این سفارش در قیمت از پیش تعیینشده فعال و معامله بسته میشود.
- حد سود (Take-Profit Order): سفارش خودکاری از نوع سفارش محدود (Limit Order) برای بستن معامله در یک قیمت مشخص جهت کسب سود. به محض رسیدن قیمت دارایی به این حد، معامله با سود بسته میشود.
- سفارش بازار (Market Order): دستوری است برای خرید یا فروش فوری دارایی با بهترین قیمت موجود در بازار. مثلاً اگر سفارشی از نوع بازار ارسال کنید، معامله شما بلافاصله با قیمت کنونی خرید و فروش انجام میشود.
- سفارش محدود (Limit Order): دستوری است برای خرید یا فروش که تنها در قیمت مشخصشده توسط معاملهگر یا بهتر اجرا میشود. برای مثال میتوانید تعیین کنید که داراییای را فقط در قیمت خاصی یا بالاتر/پایینتر از آن خریداری یا بفروشید.
- اسپرد (Bid-Ask Spread): اختلاف بین قیمت پیشنهادی خرید (bid) و قیمت پیشنهادی فروش (ask) یک دارایی . بهعبارت دیگر اسپرد تفاوت بین بالاترین قیمتی است که خریدار حاضر است پرداخت کند و پایینترین قیمتی که فروشنده میپذیرد .
- مارجین (Margin): وثیقهای است که معاملهگر نزد کارگزار میگذارد تا بتواند معاملات بزرگتری (با اهرم) انجام دهد. مارجین نشاندهنده میزان اعتبار قرضگرفته شده از کارگزار برای باز کردن پوزیشنها است .
- لوریج (Leverage): ضریب اهرمی است که امکان استفاده از وجوه قرضشده برای افزایش حجم معامله فراتر از موجودی نقدی حساب را فراهم میکند . به کمک لوریج میتوانید با سرمایه کمتر، حجم معاملاتی بزرگتری داشته باشید.
- پیپ (Pip): کوچکترین واحد تغییر قیمت در بازار فارکس است. معمولاً یک پیپ برابر با 0.0001 (یک صدم درصد) از قیمت جفت ارز محسوب میشود .
- لات (Lot): واحد اندازهگیری حجم معامله در فارکس است. لات استاندارد معادل 100,000 واحد از ارز پایه است. (بهعنوان مثال یک لات استاندارد در EUR/USD معادل خرید یا فروش ۱۰۰,۰۰۰ یورو است.)
- کمیسیون (Commission): کارمزد یا هزینهای که کارگزار در ازای اجرای معامله دریافت میکند. این هزینه بستگی به نوع دارایی، حجم معامله و سیاست کارگزار دارد.
- سواپ (Swap): هزینه یا سود بهرهای است که هنگام انتقال پوزیشن باز به روز بعد (نگهداشتن معامله شبانه) ایجاد میشود. این هزینه ناشی از اختلاف نرخ بهره بین دو ارز جفت ارز است. اگر نرخ بهره ارز پایه بیشتر از نرخ ارز متقابل باشد، معمولاً سوآپ دریافت میکنید و در غیر این صورت پرداخت میشود
- کال مارجین (Margin Call): زمانی اتفاق میافتد که سطح مارجین حساب (نسبت سرمایه خالص به مارجین استفادهشده) از حد تعیینشده کمتر شود؛ در این حالت کارگزار از معاملهگر درخواست میکند موجودی حساب خود را افزایش دهد یا پوزیشنها را ببندد
اصطلاحات بازارهای مالی: بخش مربوط به تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

اصطلاحات فارکس
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال از جمله روش های تحلیل هستند که تریدرها در هنگام یادگیری بازار و برای ایجاد یک استراتژی معاملاتی، شروع به یادگیری آنها میکنند. اصطلاحات بازارهای مالی مربوط به تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بیشتر به شرح زیر است.
- سطوح حمایت (Support): نقاط قیمتی در نمودار که به دلیل تجمع خریداران، انتظار میرود روند نزولی قیمت در آنها متوقف یا معکوس شود. مثلاً اگر قیمت یک سهم چند بار به عدد خاصی رسیده و دوباره بالا رفته باشد، آن عدد بهعنوان سطح حمایت شناخته میشود.
- سطوح مقاومت (Resistance): نقاط قیمتی که به دلیل تجمع فروشندگان، انتظار میرود روند صعودی قیمت در آنها متوقف یا معکوس شود. اگر قیمت چند بار نزدیک قیمت خاصی افزایش یافته و پس از آن برگشته باشد، آن قیمت بهعنوان مقاومت نامیده میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI): اندیکاتوری در تحلیل تکنیکال است که سرعت و بزرگی تغییرات اخیر قیمت را اندازهگیری و شرایط اشباع خرید/فروش را نشان میدهد. مقدار RSI بالای ۷۰ معمولاً نشاندهنده اشباع خرید و مقدار زیر ۳۰ نشانه اشباع فروش است.
- میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD): اندیکاتور تکانهسنجی مبتنی بر اختلاف میانگینهای متحرک نمایی است که به معاملهگران کمک میکند روند قیمت و قدرت آن را تشخیص دهند. سیگنالهای خرید/فروش از تقاطع خط MACD با خط سیگنال و واگرایی با نمودار قیمت استخراج میشود.
- باندهای بولینگر (Bollinger Bands): ابزاری تکنیکالی است که نوسان قیمت را با رسم دو انحراف معیار بالاتر و پایینتر از یک میانگین متحرک ساده نمایش میدهد . پهن شدن باندها نشانگر افزایش نوسان و احتمال بازگشت قیمت از محدودهی اشباع خرید/فروش (سعی معاملهگران برای خرید نزدیک باند پایین و فروش نزدیک باند بالا) است.
- درآمد (Revenue): کل مبلغ فروش یا عایدی مالی شرکت از فعالیتهای اصلی خود در یک دوره مشخص (مثلاً یک سال یا یک فصل) پیش از کسر هزینهها. درآمد بالا معمولاً نشاندهنده فروش خوب محصولات یا خدمات شرکت است.
- سود هر سهم (EPS): معیاری از سودآوری شرکت است که نشان میدهد به ازای هر سهم عادی شرکت، چه مقدار سود محقق شده است. هرچه EPS بالاتر باشد، شرکت سودآورتری محسوب میشود.
- نسبت قیمت به درآمد (P/E Ratio): نسبت قیمت هر سهم شرکت به سود هر سهم آن است . این معیار نشان میدهد سرمایهگذاران حاضرند به ازای هر واحد سود شرکت، چند واحد سرمایهگذاری کنند. معمولاً برای مقایسه ارزشگذاری شرکتها در یک صنعت یا مقایسه با تاریخچه خود شرکت کاربرد دارد.
- حاشیه سود (Profit Margin): نسبت درصدی سود خالص شرکت به کل درآمد فروش است. به بیان ساده، نشان میدهد از هر یک واحد درآمد حاصل، چه بخشی پس از کسر هزینهها به سود تبدیل شده است. حاشیه سود بالاتر بیانگر بهرهوری و کارایی بالاتر شرکت است.
- سود نقدی (Dividend): بخشی از سود شرکت است که بهصورت نقدی به سهامداران پرداخت میشود. برخی شرکتها سود کسبشده را دورهای (معمولاً سهماهه یا سالانه) به سهامداران خود پرداخت میکنند؛ این مبلغ مشخصا سود نقدی نامیده میشود
اصطلاحات بازارهای مالی: بخش مربوط به حسابهای بروکر
بروکر همان شرکت واسطی است که شما را به بازار متصل میکند، بنابراین اصطلاحات بازارهای مالی که باید برای کارکردن با یک بروکر یاد بگیرید تا اگر خواستید بدانید که چه حسابهای معاملاتی را بهتر است باز کنید، به شرح زیر هستند:
- سرمایهخالص حساب (Equity): ارزش کل داراییهای حساب معاملاتی شما است که با جمع موجودی حساب و سود/ضرر معاملات باز (تحققنیافته) محاسبه میشود. Equity نشان میدهد در صورت بستهشدن فوری همه پوزیشنها چقدر سرمایه خواهید داشت.
- مارجین آزاد (Free Margin): تفاوت بین سرمایهخالص حساب و مارجین استفادهشده در معاملات باز است. این مبلغ نشان میدهد چه مقدار از سرمایهتان درگیر پوزیشنهای باز نیست و آماده استفاده برای باز کردن معاملات جدید است
- کمیسیون (Commission): هزینهای است که کارگزار برای خدمات معاملاتی از حساب شما دریافت میکند. بسته به نوع حساب و حجم معامله، ممکن است کمیسیون جداگانه یا از طریق اسپرد محاسبه شود.
- سواپ (Swap): همان «سود/هزینه شبانه» است که هنگام انتقال معامله باز به روز بعد (نگه داشتن شبانه) اعمال میشود. این مبلغ ناشی از اختلاف نرخ بهره بین دو ارز است. بر اساس جهت معامله (خرید یا فروش)، سوآپ میتواند مثبت (دریافت سود) یا منفی (پرداخت هزینه) باشد.
- کال مارجین (Margin Call): هشداری از طرف کارگزار است که وقتی سطح مارجین حساب شما (نسبت Equity به مارجین استفادهشده) زیر حد تعیینشده (معمولاً ۱۰۰٪) بیاید، صادر میشود. در این حالت ممکن است از شما خواسته شود یا سپرده اضافی بگذارید یا معاملاتتان را ببندید تا سطح مارجین به حد مطلوب بازگردد.
- اسپرد (Spread): (تکرار از بخش معاملات) همان تفاوت بین قیمت خرید (Bid) و فروش (Ask) در حساب کارگزاری است که هزینه ضمنی معامله محسوب میشود . معمولاً بروکرها برای برخی داراییها بهصورت شناور یا ثابت اسپرد تعریف میکنند.
نتیجه گیری
در این مقاله با اصطلاحات بازارهای مالی آشنا شدید، دانستن این اصطلاحات درواقع ضروری و واجب است و کمک میکند تا کاربران بتوانند در قدم های اولیه خود سردرگم نباشند و هر مطلب آموزشی را که خواندند، بتوانند ان را بفهمند و درک کنند. این اصطلاحات در تمامی بازارهای مالی از فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال، سهام و … کاربرد یکسانی دارد.